هر چقدر خواستم زخم دل دهان به سخن باز نگشاید، گویی نمی شد.
آقای رئیس جمهور، من از دوره پیش از شما آرزوهای بسیاری در کوله بار داشتم که همه در همان سال اول مردند یا خودکشی کردند!
آقای رئیس جمهور، دولت شما آنقدر بزرگ بود که آرزوهای مردم را تا حد خرید کردن از مغازه کنار خانه تان کوچک و تا یک سیب زمینی بی ارزش کرد!
آقای رئیس جمهور، شما و تئوری های مدیریتتان آنقدر بزرگ بودید که در کشور ما جا نمی شدید و تنها در ابعاد جهانی قابل استفاده اید!
آقای رئیس جمهور، نگاه بزرگ شما باعث شد که به آسانی کشورهای میکروسکوپی (کومور، جیبوتی، سنت وینست و ...) را بیابید و آنها را مورد لطف و رحمت قرار دهید!
آقای رئیس جمهور، نگاه شما آنقدر افق دوردست را میدید که نزدیکتر از فلسطین و لبنان و کشورهای آمریکای جنوبی ندید و بیکاری و فقر و فحشا را در ایر.. .
آقای رئیس جمهور، به قول خودتان لباس های دختران و موی پسران به من و شما ربطی نداشت که کار را به دست کاردان سپردید و حتی اظهار نظر هم نکردید!
آقای رئیس جمهور، تلاش شما برای زیاد کردن امکانات تحصیلات عالیه آنقدر زیاد بود که آقای سعیدلو 8 ماهه دکنر شد و آقای کردان مستقیما دکترا گرفت !
آقای رئیس جمهور، آنقدر سرتان به مرزهای آبی خلیج فارس گرم بودید که ندید تکه بزرگی از دریای خزر را از حقمان به یفما بردند!
آقای رئیس جمهور، درک می کنم که 4 سال برای آوردن تمام فامیل ها و دوستان و آشنایان در پست های دولتی کم است و شما برای تکمیل این فرآیند به 4 سال دیگر نیاز دارید!
آقای رئیس جمهور، بگذارید این یکی را رک بگویم.چفدر دروغ! دروغ شفاف ترین شیشه ایست که مردم شما را از پشت آن دیده اند. خسته نشدید که حتی در فیلم انتخاباتی تان کارهایی که از دوره قبل ریاست جمهوری آغاز شده بودند در دوره خودتان شمردید؟ خسته نشدید که از ماه 7 سال کسری بودجه آوردید (آنهم در سالهایی که قیمت نفت از لایه ازن هم بالاتر بود!) و از بودجه عمرانی زدید و بعد حقوق معلمان پرداخت نشده بود؟ بعد تنه طرح عمرانی آسفالت یک خیابان در یک روستا بود؟ بعد یک میلیارد تومان گم شد؟ بعد جنوب لبنان پر از بیمارستان شد؟بعد ... .
آقای رئیس جمهور، مردم یک روستا چیز زیادی از شما توقع نداشتند.برای توقعات نخبگان و طبقه متوسط بود چه کردید؟
آقای رئیس جمهور، حرفهایم تمام نشده. اما دل را آ رام کرده ام مبدا زبان سرخش سر سبزم را بر باد دهد!
هر چقدر خواستم مقاومت کنم و این پست را نگذارم، نشد. چون پست قبلی را تازه نوشته بودم.حالا اگر دوست داشتید هر دو را بخوانید!
وقتی داش سیا اولین بار در تلویزیون ظاهر شد، به نظر می آمد که همش اشتباه می گوید. او همیشه در عبور از خیابان و غیره اشتباه کرده و موجبات خجالت برادر کوچکترش را فراهم می آورد. بالاخره در قسمت های پایانی، داش سیا یاد گرفت که چطور کارهایش را درست انجام بدهد و از این به بعد همه حرف هایش را گوش می کردند.
حالا بیاییم سر حرف خودمان، همانطور که مطمئنا در خبرها شنیده اید، سازمان سیا اعلام کرده که ایران چهار سال است که فعالیت تولید صلاح اتمی را متوقف کرده است. حالا این سیا مثل آن سیا می ماند. چون تا دیروز به زعم آقایان جمهوری اسلامی دروغ گو بود و موجبات خجالت همه. اما امروز به یک راست گوی تمام عیار تبدیل شده که حتی از سوی همان آقایان تشویق هم می شود! یک نفر بگوید اینجا چه خبر است؟