وقتی باران می بارد تمام هستی عاشق می شود. تمام زمین بوی زندگی می دهد و بوی عشقی که دلهای ما را تسخیر می کند. ای کاش زمان با ما بازی نمی کرد.مفهومی اجباری که گویا از اینکه زخم فاصله ها را عمیق تر کند، لذتی مافوق تصور می برد و همیشه انکار می کند که بین دو نگاه عاجز از گذر، به عدم فرو می رود