نشسته ام به انتظار خودم. پاهایم بر ماســـــه ها کشیده می شوند. شوری آب را روی زخم هایم می پاشم تا زنده بمانم. چند روز پیش از نو متولد شدم.
نگاهم می کنی. میخندی. میچرخی و می رقصی. چشمانم روی خطوط موزون تنت گرم می شوند. امشب کجا خواهم بود؟
ریشه هایم هر روز در خاک محکم تر می شوند. اما باد برگ هایم را می برد. من در کجای جهان اینچنین ایستاده ام؟
شب شده. سردم است. بالهایم را باد می کنم و می خابم. آیا فردا صبح پرواز تنها رویایی نخواهد بود؟
بیدارم می شوم. خرده های پاهایم را جمع می کنم.
سلام .خوبی؟
پسر خیلی زیبا مینویسی . دمت گرم.
من مدتی بود که وبلاگ نویسی را رها کرده بودم ولی دومرتبه دارم مینویسم اما توی بلاگ اسکای .
خوشحال میشم به من هم یه سری بزنی و منو از نظرات خوبت بهره مند کنی .
خوش باشی دوست خوب من .
یا علی مدد .
سلام دوست من وب جالب داری اگر میخوای تبادل لینک میکنیم.
BYE
شما را با نام پسر شمالی لینک کردم .
در پناه حق
منتظرتم رفیق.
سلام .
من اپ کردم .
اگه دوست داشتی یه سر بزن .
در پناه حق رفیق
سلام منو با نام:
مازنی ریکا
لینک کن.
لینک کردی خبر بده.[گل][چشمک][بدرود]
وبت عالیه.