.:. پســـر شمــالـــــی .:.

پسر شمالی موج فریاد خزر است.

.:. پســـر شمــالـــــی .:.

پسر شمالی موج فریاد خزر است.

تنهایی

آهای ....

هیچ کس نیست صدامو بشنومه.


آهای ....

هیچکی اون بیرون نیست؟

دستام دور گلوم پیچیدن و دارن خفه ام میکنن.

نـــــــــــــــــدا

 ...

تو با نیگات چی میخواستی بگی ندا 

من خفه خون نمیگیرم این صدا 


جاریه توی کوچه پس کوچه های شهر 
از خون تو قرمز سنگ فرشا


بخواب چشماتو رو هم بذار ندا 

دیگه ترسی نداری که چی میشه فردا

بخواب که اگه من و ما بیداریم 

اسم تو تکثیر میشه تو خیابونا

دست از خونش بردارین بند نمیاد 

این خون هزار ساله که جاریه

این خون ندا نیست خون وطنه 

وطن غریب وطنی که بی کفنه  

...