حرفی نیست. وقتی تو را به جرم دوست داشتن وطنت زندانی می کنند.
گناهی نیست. اگر تو را شکنجه ات می کنند.
تو اما درد نمی کشی وقتی می خواهند آزادی را از قلبت بیرون بکشند. آزادی بخشی از روح توست.
آرام و بی صدا، لابلای سایه های میله های سرد که روی تن شلاق خورده و کبودت می افتند، تنها سلاحت اعتصاب غذاست.
امروز اگر نمی توانند روحت را به زنجیر بکشند، خانواده ات را می آزارند. شاید تو به دروغ بگویی زنده باد فاشیست!
اما تو به راه خود ایمان داری.
اگر دقت کنی آدم های بسیاری چون احمد وجود دارند که فریادشان به گوش هیچ کس نمی رسدتنها کاری که از دست ما بر می آید زنده نگه داشتن یادشان و دنبال کردن هدفشان است
راستی من آپ کردم حتما سر بزن و نظر بده
همین حرفای سیاسی رو مینویسی که کسی جرات نمیکنه برات نظر بنویسه دیگه ....
آفرین
دوست خوبم نمی دونستم از این چیزا هم می نویسی! خیلی خوشحال شدم. امیدوارم با کمک هم ایران رو آزاد کنیم!
من هم پسر شمالیم. دوست داشتی با اون آی دی بالا با من باش! خوشحال می شم رفیق